فرگشت...زمین،زمان،آسمان و...قرآن
27 شهریور 1404

نوشتار اول :

در مقالات اول و دوم ، دیدیم که « فرضیه داروین» نه تنها کامل نیست بلکه در میانۀ حدود دو قرن انکار و قبولِ مخالفین و موافقین ؛ به حدیّ
از پختگی حتی نرسید تا که بتوان در مطالعۀ آن « پرسشی » را مطرح کرد . !

این فرضیه علمی بیش از هر چیزی تاکنون به جدالِ میانِ دین و علم دامن زده است و طنز این داستان آنجاست که خود فرضیه که هنوز کاملا در مرحله ابتدائی ، ناپخته خود مانده است .!

تا حدی درگیر این « جنگ باطل و پوچ » شده است که خود تبدیل گشته به یک « مذهبِ مدرن » .! یعنی موافقین فرضیه ، طرح هر چالشی را با نوعی « طرد نمودن فرد چالشگر از گروه موافقین فرضیه » ، پاسخ می دهند و البته این بار « فرد چالشگر » به جای برچسب « کافر » خوردن ؛ برچسب های دیگری دریافت می کند ؛ مانند : خرافی و ضد علم ، متحجر و غیره .!

اما واقعیت این است که « فرضیه داروین » ، فرضیۀ « پرسش های ناپرسیده » است .!
آنچه تاکنون مخفی مانده این حقیقت است که « فرضیۀ درست » ، همیشه در رکاب « کمال حقیقت » گام بر نمی دارد . !

ارجاع به مقاله اول فرضیه داروین و پاسخ طناز نیچه

ارجاع به مقاله دوم فرگشت و پرسشهای ناپرسیده

     *************************************************************************************************

در مقاله های سوم و چهارم ، این را مطرح نمودیم که پیش از « چارلز داروین » نیز کسانی بوده اند که متوجه موضوع فرگشت ، در طبیعت شده بودند .

قرن ها پیش حتی ...

آنجا در گذشته ...درست 1001 سال پیش از شروع این برنامه در سال 403 سال هجری خورشیدی ، مردی متولد گشت به دیار توس به نام « ابوالقاسم منصور بن حسن توسی » ؛ که بعدها به نام « فردوسی » پرآوازه گشت .

باری ! 1001 سال پس از تولد فردوسی ، این « حکیم سخن » ؛ در این پروژه به شما آشکار خواهد شد که چگونه او از « فرضیۀ داروین » به رمز و رازی خاص و در زبانی شاعرانه و حماسی ، سخن گفته است .

ارجاع به مقاله سوم بنیانهای فرگشت و شاهنامه فردوسی

ارجاع به مقاله چهارم نحوه درست خوانش روایات و داشتانهای شاهنامه

     *************************************************************************************************

در مقاله پنجم ، دیدیم که تنها قواعدی مثلِ « سازگاری تدریجی با محیطِ زندگی » و یا « انتخابِ اصلح » ، در فرآیندِ فرگشت نقشی ندارند ؛ بلکه عواملی بسیار پیچیده تر در زمین می تواند روی انقراض یک نوع اثرگذار باشند .

در آنجا « چرخش ابرقاره ای » را به عنوانِ تنها نمونه ای از « عوامل نهانی در زمین » بررسی نمودیم ؛ عاملی که بسیار کُند روی می دهد و برای سنجشِ آن به بررسی در زمانی بسیار طولانی نیاز است و نیز از آنجائیکه محسوس نمی باشد ، تا قرن ها مورد نه تنها سنجش که حتی توجه نیز قرار نگرفته است . !

ارجاع به مقاله پنجم عوامل پنهان زمینی ؛ چرخش ابر قاره ای


 *************************************************************************************************

و در مقالۀ ششم ، بر خلاف مقالۀ قبل آن که عاملی زمینی اما پنهان موجب انقراضِ تدریجی یک نوع ( کیسه داران ) شده بود ، به عاملی
برخوردیم که انقراضِ معروف دایناسورها را به همراه داشت ...

« انقراضی بزرگ » از انواع گونه ها به گونه ای که به همراهِ خود  سه چهارم گونه های دیگر را نیز درین سیاره روانه دیار عدم نمود!
دیدیم به وضوح که عامل این انقراض ، نه زمان ( مانند ظهور پرندگان ) و نه زمین ( مانند ظهور پستانداران در چرخش ابرقاره ای ) بلکه

رویدادی بود آسمانی!

ارجاع به مقاله ششم فرگشت ... زمین ، زمان ... و آسمان

 

و اکنون درین مقاله – مقاله هفتم – به اثر آسمان در روند فرگشت ذهنِ انسان ( یکی از 5500 پستاندار ساکن سیاره )می پردازیم

و در پایان مقاله هفتم می رسیم به

کتابی آسمانی!

 

 ویدئو شماره 1 در پایین صفحه مشاهده گردد


این محتوی بخشی از اشتراک ویژه است که شامل اطلاعات بیشتری پیرامون عنوان مقاله می‌باشد